برای مشاهده جواب به ادامه مطلب رجوع کنید
ادامه مطلب ...
سوال 5 پاسخ کوتاه مرحله 22
برای مشاهده جواب به ادامه مطلب رجوع کنید
ادامه مطلب ...
با سلام
واجب است بر همگان بخوانند....... در پاسخ علی شکوه نیا (دانشجوی برق صنعتی)
با توجه به اینکه کار به اینجا رسید باید مطالبی رو ذکر کنم.
شاید دکتر منصوری از اون طرف بوم افتاده اما واقعا در مورد دکتر گلشنی و نظراتش در مورد دکتر حسابی بی انصافیه بگیم از اونطرف بوم افتاده. دکتر گلشنی خودش شاگرد دکتر حسابی بوده.
اولا این مطلبی که شما از دکتر گلشنی در مورد دکتر حسابی گداشتید خیلی نامردیه . چون اصل گفتار این بوده :
{گزارش گر می پرسد : استاد خوبی هم بود؟
دکتر گلشنی جواب می دهد : اگر کسی شیوه تدریس ایشان را می دانست و جزوات ایشان
را قبل از کلاس مرور می کرد، می توانست از کلاس ایشان استفاده زیادی بکند.
من البته جزوه های ایشان را مرور نمی کردم چون خیلی کمرنگ بودند. کسانی که
می گویند کلاس آقای دکتر حسابی به درد نمی خورد، حرفهای ایشان را در کلاس
درس نمی فهمیدند. آقای دکتر حسابی استاد ممتازی بودند به شرط اینکه شما
مطلب را می دانستید. اما مدرس موفقی نبودند.
به طور خلاصه خود گزارشگر نتیجه مصاحبه را اینجور بیان می کنه :
مهدی گلشنی معتقد است دکتر حسابی جنبه های فلسفی فیزیک را به خوبی درک کرده بود و نه فقط بنیانگذار علم فیزیک در ایران، بلکه متفکری عمیق بود. وی معتقد است کلاس های دکتر حسابی برای مبتدیان سودمند نبود اما دانشجویان داناتر، از کلاس های او بهره های فراوان می بردند.مهدی گلشنی غلو در ستایش و نقد غیرمنصفانه دکتر حسابی را، موجب مخدوش شدن چهره دکتر حسابی در جامعه ایران می داند و بر ضرورت اجتناب از افراط و تفریط در این زمینه، تاکید می کند. }
منبع کامل این گزارش : اینجا
ثانیا:
قبل از اینکه من لیسانس قبول بشم کلی در مورد دکتر حسابی مطلب خوندم مخصوصا کتاب "استاد عشق" که نوشته پسر دکتر حسابی بود (فک کنم 4 بار خوندمش) و کل امید و زندگی من شده بود . پ موقعی که رفتم دانشگاه کارم این بود در مورد نظریه ای که دکتر حسابی گفته بود (بی نهایت بودن ذرات) تحقیق کنم. پیش هر کدوم از استادام می رفتم (مخصوصا اونهایی که تو زمینه ذرات بنیادی کار می کردند) ، متاسفانه نتیجه ای حاصل نمی شد و در آخر موقعی که تهران قبول شدم فقط دوست داشتم بدونم آخر این جریان چیه. پیش هر کدوم از اساتید (داشگاه های بهشتی ، تهران و شریف) رفتم با خنده مضحک اونا روبرو شدم و معتقد بودند که اصلا حرف دکتر حسابی با خیلی از اصول فیزیک جور نیست . خلاصه از دیدگاه اساتید فیزیک دکتر انسان بزرگی بود اما واقعا رتبه علمی که پسرش گفته اصلا نبوده و حقیقت نداشته و نظریش هم قابل قبول نبوده.
در مورد اینشتین نیز می دونید که من عاشق اینشتینم و تا حالا سه تا کتاب در مورد زندگینامه اینشتین خوندم از همه مهمتر کتاب فرانک (رفیق شش اینشتین) اما هیچ جایی اشاره به این ارتباط اینشتین و حسابی نشده . با توجه به اینکه فرانک حتی به ارتباط راننده اینشتین با اینشتین اشاره کرده اما چه جور میشه که اینشتین این ارتباط رو با حسابی داشته باشه و فرانک ذکر نکنه. پس خنده دار به نظر می رسه. (مثل اون نامه ای که میگن بین آیت الله بروجردی و اینشتین وجود داره و بعد از تحقیقات نتیجه این شد که مردم ما دوست دارن افسانه بسازن).
ثالثا در مورد خانم آلینوش طریان:
این قضیه بر همه مشخصه که حسابی اجازه نداد این خانم بورس بشه و این رو به صورت واضح در مستندی که خود صدا و سیما در مورد خانم طریان ساخته وجود داره که خود خانم طریان این جمله رو می گه که دکتر حسابی اجازه ندادن . و مطمئنن هم قسمتی رو که می گه دکتر به دلیل زن بودنم اجازه نداده رو سانسور کردن .
رابعا:
در مورد مدرک همین قدر بگم الان ده ها نفر تو ایران هستند که داری چندین مدرک هستند (حتی بیشتر از مدارک دکتر حسابی). برای نمونه : دکتر ابراهیمی دانشگاه بهشتی. دکتر وفا دانشگاه هاروارد. دکتر بهرام پور دانشگاه شریف....
بازم اگه خواستید تو یه فرصت مناسب افراد رو با دقت و نوع مدارکشون معرفی می کنم.
خامسا:
در مورد چهره برتر به ین حرف دکتر گشنی اکفا می کنم و اگر قانه نشدید بیشتر در مورد این موسسات توضیح می دم:
{ گزارشگر می پرسد : عنوان مرد علمی سال 1990 در رشته فیزیک هم – که به دکتر حسابی تعلق گرفت – ظاهراً بی ارزش بوده.
دکتر گشنی پاسخ می دهد:
موسساتی
وجود دارند که برای اشخاص نامه می نویسند و بیوگرافی اشخاص را هم برایشان
می فرستند و از آنها می خواهند که آن را تصحیح کنند. بعد می گویند اگر می
خواهید پس از انتشار این کتاب یک نسخه آن را برای شما بفرستیم، 200 یا 300
دلار بفرستید تا شما را مرد سال یا جزو چند نفر برگزیده فلان رشته علمی
معرفی می کنیم. این کار خیلی رایج است. موسسه کمبریج یکی از این موسسات
است.
حرف آخر: حسابی آدم بزرگی بود کاش همون قدری که بزرگ بود نمایشش می دادند تا الان اینجور بازیچه دست آدما نشه. هرچند این حرفها نشانه شخصیت قاضیان می باشد نه شخصیت دکتر حسابی و دکتر بازیچه نیست بلکه انسانهای قاضی بازیچه شدن (مثل من).
حسابی هر آنچه بود من دوستش می دارم چون او تصمیمش این بود ایران من را بسازد
نمونه سوالات امتحان تئوری آزمایشگاه فیزیک حرارت
(دانشگاه آزاد اسلامی سیرجان)
برای دانلود روی لینک زیر کلیک نمایید.
...تو از درد عشق کیف می کنی نه از عشق و این درد عشق است که تو را هنرمند کرده این عشق کشته شده است
هیچ حقیقتی خارج از وجود خودمان نیست در عشق این مطلب بهتر معلوم می شود چون هر کس با قوه ی تصور خودش کس دیگر را دوست دارد واین از قوه ی تصور خودش است که کیف می برد نه از زنی که جلوی اوست و گمان می کند که دوست دارد آن زن قوه ی نهایی خودمان است یک موهوم است که با حقیقت خیلی فرق دارد..
هنوز نتونستم بفهمم تا چه حد این جملات هدایت (یک انسان بورژال)، صادقه ...
انسان نمی تواند به آسمان نیندیشد مگر انسان هایی که به چریدن مشغولند و پوزه در خاک دارند و غرقه در آب و علف اند؛اینها که گوسفندان دو پایند ؛ سخن از انسان است ، انسان یعنی یک موجود رو به بالا ، عاشق اسمان ، تنها فرشته ای که به زمین افتاده است و تا به آسمانش باز نگردد آرام نمی گیرد.
و برای چنین موجودی ، چه دردی بالاتر از" بی خبری" است...
دکتر شریعتی