ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دیالوگی از فیلم "قاعده تصادف"
- تو جزیره ما وقت سفر سه نفر میان برات چمدون می بندن:
- یکی میاد وسایل ضروریت رو میزاره تو چمدون که چیز مهمی رو جا نذاری ...
- یکی هم میاد همه چیزای غیر ضروری رو برات می بنده که وقتی بهشون احتیاج پیدا می کنی خوشحال بشی...
- یکی هم میاد سنگ میزاره تو چمدونات ، کلی سنگ ، که بارت سنگین بشه نتونی بری یا دوباره مجبور بشی برگردی...
Very nice
thanks a lot
"به تو خیانت می کنند، تو مکن.
تو را تکذیب می کنند، آرام باش.
تو را می ستایند، فریب مخور.
تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن.
مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو.
همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش…
آنگاه از ما خواهی بود…"
«محمد بن علی (ع)»
اینگونه بودن یعنی زندگی آرام داشتن..
یکی هم میاد سنگ میزاره تو چمدونات ، کلی سنگ ، که بارت سنگین بشه نتونی بری یا دوباره مجبور بشی برگردی...((نامردی محض موندن یا برگشتن به اجباره))
این نشون میده که وقت رفتن ارزشت برای باقیه تا حدودی مشخص میشه ...
خیلی جالب بود
تنکیو آبجیوووو